گفتني هاي پيرامون انتخا با ت قريب الوقع عراق
رستاخيز رستاخيز


قرار است روز 30 جنوری‌ در عراق انتخابات پارلمان موقت این کشور برگزار شود. همچنانکه‌ میدانیم بعد از سقوط صدام حسین، یکنوع خلا قدرت در این کشور ایجاد شده‌ و انتخابات مذکور به‌ ظاهر گامی است در جهت ایجاد یک ساختار قدرت دولتی در این کشور و سپردن امور به‌ دست خود عراقیها. اما در حالی که‌ فاصله‌ چندانی با روز انتخابات نداریم، صحنه‌ سیاسی عراق با تنشها و بحرانهای عمیقی روبروست، بطوری که‌ هم در سطح منطقه‌ و هم در خود عراق بسیاری به‌ این ایده‌ رهنمون شده‌ که‌ برگزاری انتخابات کاری غیر عملی است، و در نتیجه‌ خواهان لغو آن شده‌اند. مهمترین عا مل این امر را کماکان همگی وضعیت امنیتی کشور میدانند. همچنانکه‌ شاهد هستیم جنگ و عملیات مسلحانه‌ در این روزها رشد و اعتلای بیشتری از خود نشان داده‌، بطوری که‌ هر روز اخبار و گزارشات زیادی در مورد عملیات مسلحانه‌ مقاومت و ترور در سطح رسانه‌ها پخش میشود. کار به‌ جایی رسیده‌ است که‌ آمریکا در صدد بررسی مجدد استراتژی نظامی خود در عراق برآمده‌، و در این راستا یک جنرال بازنشسته‌ ارتش خود را به‌ این کشور اعزام نموده‌ است. که‌ همین خود به‌ معنای عدم بازدهی و کارایی استراتژی موجود و مشکلات جدی آن است. ازطرف دیگر دولت موقت عراق با رو کردن اسناد و مدارکی دال بر دست داشتن ایران و سوریه‌ در انفجارات این کشور، میخواهد اینطور نشان دهد که‌ جنگ در عراق تنها و تنها علت و عامل خارجی دارد و بار دیگر خود را از این واقعییت برهانند که‌ حضور آمریکا در این کشور به‌ یک مقاومت قوی فرا روئیده‌ است و در کنار آن راه را بیشتر بر روی فعالیت گروههای تروریستی فعال منطقه‌ گشوده‌ است.
واقعیت این است که‌ عملیات مسلحانه‌ آمریکا در فلوجه‌ و آواره‌ کردن صدها هزار تن از مردم این شهر به‌ عیان پتانسیل عملیات مسلحانه‌ بر ضد آمریکا و متحدین وی در عراق را بالا برده‌، و از این رهگذر فاکتور جدیدی به‌ وضعیت موجود اضافه‌ کرده‌ است.همچنانکه‌ میدانیم بیش از 60 درصد جمعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهند. در صحنه‌ سیاسی کنونی عراق، آنها بیشتر از دیگران میل به‌ اجرا و شرکت در انتخابات را دارند، و اخیرا عبدالعزیز حکیم سردسته‌ لیست ائتلاف عراقی و رهبر قدرتمندترین حزب شیعيه یعنی الدعوه‌ ، سعی در تشویق سني ها به‌ شرکت در انتخابات را کرده‌ است. او حتی خواسته‌ که‌ برای سنیها در پارلمان موقت عراق جا پیش بینی شود، تا بدین وسیله‌ حضور آنان تضمین شده‌ و بدین وسیله‌ شرایط اجرای انتخابات تضمین شود. کردها نیز با ارائه‌ یک لیست مشترک که‌ متشکل از احزاب ائتلافي و اقلیتهای بومی داخل کردستان است، به‌ استقبال از انتخابات رفته‌اند. هر چند که‌ رغبت چندانی به‌ اجرای آن ندارند، زیرا به‌ گمان آنها هنوز مسئله‌ کرکوک لاینحل باقی مانده‌ است، و اصل 58 که‌ رژیم موقت مقید به‌ اجرای آن بود، تا کنون به‌ اجرا درنیامده‌ و در نتیجه‌ مشکلات اتنیکی کماکان در آن منطقه‌ به‌ قوت خود باقی است. کردها همچنین معتقدند که‌ کمیسیونهائی که‌ در سطح کشور برای انتخابات تشکیل شده‌اند، بیشتر متشکل از کهنه‌ بعثیها و عربها هستند، و در مناطق کرد نشین بدون توجه‌ به‌ تسلط و قدرت کردها د ست به‌ ساختن شبکه‌های داخلی جهت سرپرستی انتخابات زده‌ اند. چنین فضایی در داخل کردستان به‌ فعالیت بیشتر آن گروهها، افراد و تشکلاتی انجامیده‌ که‌ اعتقاد دارند کردها نباید در انتخابات شرکت کرده‌، و بر عکس باید در جهت تشکیل دولت مستقل خود گام بردارند. اما فراتر از هر چیز، بسیاری حتی خود آمریکاییها معتقدند که‌ برگزاری انتخابات به‌ معنای شروعی برای کاهش عملیات مسلحانه‌ در عراق نیست و برعکس شاید شاهد گسترش آن و از طرف دیگر شاهد عمیقتر شدن اختلافات و تناقضات قومی و مذهبی شویم. اما سوال این است که‌ اگر چنین است چرا آمریکاییها این همه‌ در اجرای انتخابات اصرار دارد؟ میتوان پاسخ داد که‌ بهر حال آمریکا در شرایط فشارهای بین المللی و داخلی در عراق، احتیاج به‌ موجوديت یک دولت محلی و عراقی دارد تا خود را از تیررس مستقیم شرایط نابهنجار عراق برهاند و خود را به‌ بازیکن پشت صحنه‌ تبدیل کند. اما در شرایطی که‌ عملیات مسلحانه‌ افزایش یافته‌، عناصر شورشی به‌ داخل ساختار نظامی عراق نفوذ کرده‌ و قدرت تخریبی آنان نیز افزایش یافته‌، آیا آمریکا میتواند چنین اطمینان خود را روی عراقی ها گذاشته‌ و خود به‌ یک بازیگر پشت صحنه‌ تبدیل شود؟ بیگمان صحنه‌ سیاسی عراق در آینده‌ نیز شاهد جنگ و خشونتهای بیشتر خواهد بود، جنگ و خشونتهای که‌ آینده‌ را تیره‌ ترساخته و مشکلات بيشتری را بر روی دوش این ملت زجر کشیده‌ بار خواهد کرد. زیرا علاوه‌ بر فاجعه‌ دخالت خارجی، با توجه‌ به‌ سنت بسیار ضعیف دموکراسی در این کشور، ساختن آنچنان تناسبی ازتوازن نیروها در هرم قدرت کار بسیار دشواری به‌ نظر میرسد. تناسبی که‌ هر لحظه‌ تنشی سخت در کمین آن نشسته‌ است، و افتراقات آن بر اتحادهایش می چربد. تا برگزاری انتخابات مجمع ملّی در عراق 3 هفته ای بيش نمانده است. قرار است که اين انتخابات آغاز روندی باشند که هدف آن ايجاد ارگان های مستقل اداره کشور که مورد پذيرش آحاد مردم کشور نيز هستند؛ و راهگشای خاتمه اشغال کشور توسط نيروهای خارجی گردد. در اين انتخابات 275 نماينده انتخاب خواهند شد؛ و اين نمايندگان رئيس جمهور موقت و دو نفرجانشين وی را انتخاب و اين ها نيز به نوبه خود نخست وزير و کابينه دولت را انتخاب خواهند نمود.
اين مجمع در ادامه کار خود قانون اساسی دائمی عراق را آماده خواهد نمود تا در ماه اکتبر سال جاری طی يک رفراندوم به قضاوت مردم عراق گذاشته شود و پس از تصويب بر پايه قانون اساسی رئيس جمهور جديد و وزرا و مسئولين کشوری انتخاب گردند. از جمله حقوق اين مجمع، داشتن حق وتوی (با داشتن آرای دو سوم از تعداد نمايندگان) فرمان هايی است که از طرف رئيس جمهور صادر می شوند، و همچنين تا ييد بودجه کشور می باشند. مسلما در شرايط کنونی که کشور در آتش جنگ می سوزد و جوّ ترس و ارعاب که بويژه مردم مناطق سنّی نشين را فرا گرفته است، برگزاری انتخاباتی آزاد و دموکراتيک، انتظاری است بيهوده؛ آن هم در شرايطی که سربازان آمريکايی و نيروهای امنيتی عراقی حتی در تامين امنيّت منطقه به اصطلاح سبز نيز با مشکلات بسيار جدّی مواجه هستند. و پر واضح است که با نزديکتر شدن تاريخ انتخابات و حتی در خود روز انتخابات هم شاهد عمليات تروريستی هرچه بيشتری در عراق باشيم. در هفته ای که گذشت عمليات انفجاری- انتحاری و همچنين ترور شخصيت های سياسی در عراق با شدت بيشتری ادامه يافتند. قابل ذکر است که در عمليات انتحاری- انفجاری هدف بطور عمده ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم است؛ تا هم عدم توانايی اشغالگران و حکومت موّقت در تامين امنيّت مردم به نمايش گذاشته شودو هم مردم از رفتن به پای صندوق های رای هراس داشته باشند. اما ترور شخصيّت ها با انگيزه های معين و آنهم نه توسط هر گروه ريز و درشت، بلکه توسط گروه های معينی انجام می شوند. يکی از اين عمليات، ترور شهردار شيعه بغداد بود که توسط گروه الزرقاوی آن هم علی رغم حضور محافظين توسط رگبار مسلسل صورت گرفت. گفته می شود که وی تلاش بسياری می کرد تا حداقل امکانات را در اين وضعيت جنگ برای مردم بغداد فراهم نمايد. عمليات دوم ترور يکی از رهبران حزب کمونيست عراق بنام هادی صالح با نام مستعار ابو فورات بود. وی که از تابعيت سوئدی نيز برخوردار بود، مسئوليت شعبه روابط بين الملل حزب را بر عهده داشت. جسد وی را در خانه اش در يکی از محلات بغداد در حاليکه دست هايش بسته و توسط کيبل برق خفه شده بود، پيدا کردند. هرچند هيچ گروهی تاکنون مسئوليت اين جنايت را بر عهده نگرفته است، ولی حزب کمونيست عراق آن را کار گروه های ترور وابسته به صدام می داند. در مناطق مختلف ترور ها و انفجاراتی نيز با هدف از ميان برداشتن اشخاص معينی که در رابطه با انتخابات نقش داشتند، صورت گرفتند. اين روزها برگزاری بموقع و يا تعويق انتخابات، موضوع اصلی بحث در ميان دواير حکومتی هم در آمريکا و هم در عراق و همچنين نيروهای سياسی مطرح در عراق است. تا همين لحظه آمريکا و دولت موّقت عراق در تصميم خود مبنی بر انجام بموقع انتخابات ايستاده اند، اما ندای تعويق انتخابات از منابع مختلف و با انگيزه های گوناگون، بويژه در مناطق سنی نشين عراق هر روز ابعاد وسيعتری به خود می گيرد. حتی از برخی شخصيت های دولتی عراق نيز صحبت هايی مبنی بر تعويق انتخابات به مدت 6 ماه شنيده شده اند. از جنبه فنّی نيز مشکلات بسياری پيش روی جکومت موقت قرار دارند؛ ثبت نام رای دهند گان از جمله اين مشکلات است.
روشی که حکومت برای ثبت نام رای دهنده گان انتخاب کرده است، همان روش توزيع خوارو بار است که توسط رژيم صدام صورت می گرفت؛ بدين ترتيب که رای دهنده گان در قبال ارائه کارت خوارو بار، ورقه رای گيری دريافت خواهند نمود. بدين ترتيب حکومت مشکل احداث اماکن ويژه برای انتخابات را نخواهد داشت؛ اما تامين امنيت جانی چه رای دهنده گان و چه افراد مسئول در حوزه های رای گيری؛ از معضلات جدّی حکومت عراق محسوب می شوند. در گزارشی که خبرنگار نشريه USA TODAY“ „ در همين رابطه تهيه کرده بود، مصاحبه هايی از شهروندان عراقی در مناطق سنّی نشين وجود داشتند که امکان واقعی عدم حضور مردم در حوزه های رای گيری به خاطر ترس از جان مطرح گرديده بود. البته اين مسئله در بغداد و برخی ديگر مناطق سنّی نشين مانند فلوجه که در آنها شديدترين جنگها بين شورشيان و سربازان آمريکايی و عراقی جريان داشته اند، محسوستر است. در برخی مناطق مردم حتی از نقطه نظرات نامزدهای انتخاباتی که از ترس ترور حتی ديدار با رای دهنده گان را هم نداشته اند، کاملا بی اطلاع هستند. واضح است که شيعيان عراق علیرغم عدم رضايت شان از حضور اشغالگران آمريکايی در کشور، حاضر نيستند تا شانس کسب اکثريت در مجمع آتی را از دست بدهند. لذا از انجام انتخابات در وقت تعيين شده دفاع می کنند. شيعيان عراقی که از نظر کميّت در عراق در اکثريت قرار دارند، با اين انتخابات شانس کسب اکثريت در مجمع ملی و به دنبال آن کسب تسلط بر پست های کليدی کشور در همه عرصه ها را پس از وقفه ای بسيار طولانی بدست خواهند آورد. وقفه اي که ريشه آن را بايد در سال های پس از 1533 ميلادی يعنی پس از غلبه ترکيه عثمانی بر صفويان و غيبت چند فرنی شيعيان در دستگاه حکومتی اين سرزمين که بعد ها نام عراق به آن داده شد، جستجو نمود. چه در زمان ترکهای عثمانی و چه در دوران حضور انگليس و چه در دوران پادشاهی خاندان هاشمی و چه پس از آن در دوران ديکتاتوری بعثی ها، همواره سنی ها دست بالا را در حکومت داشته اند. ترس و وحشت اقليت سنی از به حکومت رسيدن اکثريت شيعه در عراق را بايد در همين رابطه ديد. مسلما تن دادن حکومت به تعويق انتخابات به معنای پيروزی شورشيان و گروه های تروريست، ارزيابی خواهد شد که اين امر از دوجنبه نه بنفع آمريکا است و نه بنفع حکومت موقّت عراق. جنبه اول مسئله پرستيژ حکومت و از دست دادن همان اندک اتوريته ای است که با برگزاری انتخابات افزايش بيشتری خواهد يافت؛ اما جنبه ديگر که بمراتب مهم تر از قبلی است، اعلام علنی نارضايتی از تعويق انتخابات از جانب شيعيان عراق از جمله آيت الله سيستانی و مقتدا صدر می باشد. می دانيم که آيت الله سيستانی شرکت در انتخابات را وظيفه شرعی اعلام نموده و عدم شرکت در آن را همتای رفتن به جهنم ارزيابی کرده است. و نيرو های مقتدا صدر نيز در شرايط آرامش قبل از طوفان بسر می برند و سکوتشان به معنای آشتی و پذيرش حضور سربازان آمريکايی نيست.
January 16th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی